بررسی پیشینۀ یونانی قاعدۀ الواحد و چگونگی انتقال و نقد آن در فلسفۀ اسلامی
براساس تصور فیلسوفان مسلمان از فاعل الهی، از واحد جز واحد صادر نمیشود. از لحاظ تاریخ فلسفه، این مسئله به بحث از اصل نخستین نزد پیشاسقراطیان برمیگردد. آنها برآنند از یک چیز، چیزها پدید میآید و آن را دربارۀ فاعلهای طبیعی به کار میبردند؛ اما فیلسوفان مسلمان براساس الهام از آموزههای فلوطین، قاعدۀ...
Main Authors: | , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | fas |
Published: |
University of Isfahan
2018-02-01
|
Series: | Comparative Theology |
Subjects: | |
Online Access: | http://coth.ui.ac.ir/article_22460_c3ff8687f33b7e2b9c371485541f0776.pdf |
Summary: | براساس تصور فیلسوفان مسلمان از فاعل الهی، از واحد جز واحد صادر نمیشود. از لحاظ تاریخ فلسفه، این مسئله به بحث از اصل نخستین نزد پیشاسقراطیان برمیگردد. آنها برآنند از یک چیز، چیزها پدید میآید و آن را دربارۀ فاعلهای طبیعی به کار میبردند؛ اما فیلسوفان مسلمان براساس الهام از آموزههای فلوطین، قاعدۀ الواحد را از فلسفۀ شبه یونانی اخذ کردند و بدون آنکه برای قراردادن آن در زمرۀ مسائل فلسفی، ملاکی تعیین کنند، به فاعل الهی یعنی خداوند نسبت دادند. فیلسوفان مسلمان برای اثبات قاعدۀ الواحد براهینی نیز ارائه کردند که ازنظر نگارنده با برخی مباحث دیگر فلسفۀ اسلامی مثل عینیت صفات با ذات خداوند، ناسازگار و به لحاظ محتوایی درخور نقد است. در این مقاله با توجه به سیر تاریخی این بحث، ضمن بررسی چگونگی انتقال آن از بستر یونانی به فلسفۀ اسلامی، قاعدۀ الواحد ازمنظر فیلسوفان مسلمان نقد و بررسی شده است. |
---|---|
ISSN: | 2008-9651 2322-3421 |