بررسی اثرات مشتقات بنزامیدازول به عنوان بازدارنده‌های خوردگی برای فولاد ساده کربنی در محیط HCl

فولاد ساده کربنی در صنایع نفت و پتروشیمی بسیار استفاده می‌شود و خوردگی آن در محیط‌های اسیدی از جمله مشکلات و معضلات این صنایع است. استفاده از بازدارنده‌های خوردگی یکی از راه‌های مهم برای جلوگیری از خوردگی تجهیزات صنعتی محسوب می‌شود. مشتقات بنزامیدازول یکی از ترکیبات آلی هتروسیکلیک هستند که به‌عنوان...

Full description

Bibliographic Details
Format: Article
Language:fas
Published: Research Institute of Petroleum Industry 2013-08-01
Series:Pizhūhish-i Naft
Subjects:
Online Access:http://pr.ripi.ir/article_184_3437473772f916afb45ec4557bd70d43.pdf
Description
Summary:فولاد ساده کربنی در صنایع نفت و پتروشیمی بسیار استفاده می‌شود و خوردگی آن در محیط‌های اسیدی از جمله مشکلات و معضلات این صنایع است. استفاده از بازدارنده‌های خوردگی یکی از راه‌های مهم برای جلوگیری از خوردگی تجهیزات صنعتی محسوب می‌شود. مشتقات بنزامیدازول یکی از ترکیبات آلی هتروسیکلیک هستند که به‌عنوان بازدارنده‌های خوردگی فولاد ساده کربنی در محیط‌های اسیدی به خوبی عمل می‌کنند. در این تحقیق اثرات بازدارندگی خوردگی و توانایی جذب دو مشتق 2- مرکاپتوبنزامیدازول و 2- متیل‌بنزامیدازول بر سطح فولاد در محلول 1 مولار HCl بررسی شد. آزمون‌های پلاریزاسیون پتانسیو‌دینامیک در محلول 1 مولار HCl در غلظت‌های 0, 50, 100, 150, 200 و ppm 250 این بازدارنده‌‍‍‌ها انجام شدند. نتایج نشان دادند که مشتق 2- مرکاپتوبنزامیدازول بازده بیشتری از 2- متیل بنزامیدازول دارد. 2- مرکاپتوبنزامیدازول با غلظت ppm 250, تا 88 درصد و 2- متیل بنزامیدازول در غلظت ppm 250, تا 54 درصد موجب کاهش خوردگی شد. جذب هر دو مشتق روی سطح فولاد با ایزوترم لانگمیر مطابقت داشت. محاسبه انرژی آزاد استاندارد جذب نشان داد که جذب هر دو مشتق روی سطح فولاد از نوع شیمیایی است. با توجه به شیب‌های منحنی تافل و پتانسیل‌های تعادلی, مکانیزم حفاظتی هر دو بازدارنده از نوع مختلط تعیین شد.
ISSN:2345-2900
2383-4528