نگرش بِیماران مبتلا به MS نسبت به کیفیت زندگی خویش و خدمات مشاوره و روان شناسی

کیفیت زندگی مفهومی است چند بعدی است، که بیانگردرک بیمار از وضعیت سلامت ورفاه جسمانی و روانی خویش است(32). بنابراین، تعریف درک و نگرش بیمار از عوامل مهم تعیین کننده کیفیت زندگی اوست.کیفیت زندگی بیماران MS (Multiple Sclerosis)به طور معنا دار از مبتلایان به سایر بیماری‌های مزمن مانند: آرتریت روماتوئید،...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: طیبه زندی پور
Format: Article
Language:fas
Published: Alzahra University 2009-06-01
Series:مطالعات روانشناختی
Subjects:
Online Access:http://psychstudies.alzahra.ac.ir/article_1600_18d6f70a616957cf7e0e1e49b2f0d650.pdf
Description
Summary:کیفیت زندگی مفهومی است چند بعدی است، که بیانگردرک بیمار از وضعیت سلامت ورفاه جسمانی و روانی خویش است(32). بنابراین، تعریف درک و نگرش بیمار از عوامل مهم تعیین کننده کیفیت زندگی اوست.کیفیت زندگی بیماران MS (Multiple Sclerosis)به طور معنا دار از مبتلایان به سایر بیماری‌های مزمن مانند: آرتریت روماتوئید، التهاب روده، دیابت و صرع پایین تر گزارش شده است (31و20و19). ام اس یکی از بیماری‌های شایع خود ایمنی، غیرتروماتیک و پیشرونده دستگاه اعصاب مرکزی باعلت ناشناخته است. این بیماری حدود1/0 درصد از کل جامعه را در سالهای جوانی مبتلا می‌کند (29). ام اس بیماری مزمن و اغلب ناتوان کننده است که بر ابعاد مختلف زندگی فرد و خانواده او تأثیر نامطلوب برجای می‌گذارد (26). هدف این پژوهش بررسی نگرش بیماران MS نسبت به ابعاد مختلف کیفیت زندگی خویش و نقشی است که خدمات مشاوره و روان شناسی در این راستا می‌توانند ایفا کنند. این تحقیق توصیفی است و جامعه آن را بیماران مراجعه کننده به انجمن‌های ام اس کشور و نمونه 10 % این جمعیت (1000 نفر)، که را شامل می‌شود، در دسترس بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه موردی نیمه ساختار است. یافته‌ها بیانگر این است که تفاوت نگرش مردان و زنان نسبت به عوامل عاطفی -روانی شروع یا تشدید کننده بیماری آنها معنا دار است. عوامل شکست تحصیلی، دانش آموزان زن را بیشتر از دانش آموزان مرد متأثر کرده است. همین طور، مشکلات اقتصادی و بیکاری برای زنان عامل شروع یا تشدید کننده قوی تری بوده است. عوامل خانوادگی: کودکی نامناسب، اختلاف و جدایی والدین، اختلاف‌های زناشویی، بی‌وفایی همسر، ازدواج مجدد همسر، و فوت عزیزان فشار روانی بیشتری رابرزنان وارد آورده است. هر دو جنس بر این باور هستند، که مسئولیت زنان امروزبیشتر و ارتباط‌های اجتماعی آن‌ها کمتراست و بیشتر از مرد‌ها تنهامی مانند. بین نگرش مذهبی بیماران و آن چه را که عامل شفای خود می‌دانند تفاوت معنا دار است (0001/0 = P) جنسیت درباره نگرش به کیفیت زندگی عاملی مؤثر نبوده است. نگرش بیماران متأهل ومجرد در ابعاد جسمی، روانی، و اقتصادی متفاوت است، لیکن در ابعاد خانوادگی، اجتماعی و تفریحی تفاوت آن‌ها معنا دار نیست. نگاه بیماران شاغل و غیر شاغل به بیماری خود فقط در بعد جسمی یکسان است؛ در پنج بعد دیگر متفاوت و به نفع افراد شاغل است. مهمترین عامل ایجاد کننده بیماری از منظر زنان مشکلات شخصی، عاطفی – روانی و از دیدگاه مردان مشکلات شغلی و اقتصادی بوده است. حرص وجوش و عصبا نیت مهمترین عامل حاد کننده بیماری تلقی شده است. 7/73 % بیماران نسبت به استفاده از خدمات مشاوره و راهنمایی ابراز علاقه‌مندی کرده اند. 6/79 % تا کنون از این خدمات استفاده نکرده اند. مهمترین پیشنهاد تحقیق،علاوه بر درمان‌های دارویی و فیزیکی، پرداختن به مسائل عاطفی-روانی‌ اجتماعی بیماران از طریق خدمات مکمل مشاوره، روان شناسی و مدد کاری در راستای تغیر نگرش و توانمند سازی اجتماعی بیماران است. تربیت نیروهای پرستار – مشاور به منظور تأمین بخشی از خدمات مکمل مذکورمی تواند امید بخش باشد.
ISSN:2538-2942
2538-2950