جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes

یک واقعیت قابل توجه در حقوق بین‌الملل که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد آن است که دولتها همواره الزامات آن را داوطلبانه رعایت می‌کنند، واقعیتی که دلالت بر قانونمندی سیستم بین‌المللی و وجود جامعه حقوقی بین‌المللی دارد. تعهدات بین‌المللی “erga omnes”، از جمله تعهدات ناشی از اصول مربوط به حقوق بنیادین شخص...

Full description

Bibliographic Details
Main Author: حسینقلی رستم زاد
Format: Article
Language:fas
Published: CILA 2005-01-01
Series:Majallah-i Huqūqī-i Biyn/al-milalī-i
Online Access:http://www.cilamag.ir/article_17971_e0c2ac1f103a5c6bb1b679a023eaef98.pdf
id doaj-ca5bf13bb48f42a9a1edcc4cd3f4533b
record_format Article
spelling doaj-ca5bf13bb48f42a9a1edcc4cd3f4533b2020-11-24T21:19:50ZfasCILAMajallah-i Huqūqī-i Biyn/al-milalī-i2251-614X2251-614X2005-01-0122شماره 33 (پاییز و زمستان)97110.22066/cilamag.2005.1797117971جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnesحسینقلی رستم زاد0عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد تهران مرکزیک واقعیت قابل توجه در حقوق بین‌الملل که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد آن است که دولتها همواره الزامات آن را داوطلبانه رعایت می‌کنند، واقعیتی که دلالت بر قانونمندی سیستم بین‌المللی و وجود جامعه حقوقی بین‌المللی دارد. تعهدات بین‌المللی “erga omnes”، از جمله تعهدات ناشی از اصول مربوط به حقوق بنیادین شخص انسان، تعهدات جامعه نامیده می‌شوند که نه فقط رضایت قراردادی دولتها، بلکه واقعیت عضویت در جامعه بین‌المللی مستلزم رعایت آنها بوده، و رضایت دولتها امری مسلّم فرض می‌شود. از این روست که دیوان بین‌المللی دادگستری در نظر مشورتی خود راجع به کنوانسیون منع ژنوساید تأکید نموده است اصولی که شالوده کنوانسیون هستند «حتی بدون هر‌گونه تعهد قراردادی» بر دولتها الزام‌آور هستند. لذا، همانطوری‌که قاضی تاناکا در نظر مخالف خود در قضایای آفریقای جنوب غربی، مرحله دوم (1966) مطرح نمود: حقوق بشر از مفهوم شخص انسان ناشی می‌شود. دولتها حقوق بشر را ایجاد نمی‌‌کنند، بلکه فقط وجود آن را تأیید می‌کنند. بنابراین، حقوق بشر مستقل از اراده دولتها وجود دارد. نتیجه آن‌که، گرچه دولتهایی این اصل «حمایت از حقوق بشر» را به رسمیت نمی‌‌شناسند، یا حتی وجود آن را انکار می‌کنند اما با این حال تابع آن هستند. جنگ جهانی دوم خیانت گسترده دولتها به جان و آزادیهای انسان، از جمله شهروندان خودشان را به نمایش گذاشت و بدین لحاظ، درک بهتری را از ارتباط لاینفک بین حمایت بین‌المللی از حقوق بشر و حفاظت صلح جهانی پدید‌آورد. مجموعه قوانین حقوق بشریِ پس از جنگ که به تصویب داوطلبانه تعداد کثیری از دولتها رسید، حق افراد به تنها شدن (یعنی رهایی از قید تبعیت تحمیلی دولت، دین، قبیله، نژاد، فرهنگ و ...) را، در برابر حکومتها به رسمیت شناخته‌اند. از انواع شاخصهای استقلال فردی، آزادی اراده را افراد با بیشترین شور و شوق طلب نموده‌اند و مسلماً دولتها بیشترین مقاومت را در برابر آن نشان داده‌اند. اشاره‌ای که دیوان در رابطه با تعهدات بین‌المللی “erga omnes”به حقوق بنیادین فرد می‌کند حکایت از آن دارد که از نظر دیوان، جامعهبین‌المللی نهادی است سازمان نیافته، که جدای از دول تشکیل دهنده آن می‌باشد؛ این جامعه «در کل» بر پاره‌ای اصول بنیادین بنا نهاده شده است. این نتیجه‌ای است که می‌توان از رأی دیوان گرفت.http://www.cilamag.ir/article_17971_e0c2ac1f103a5c6bb1b679a023eaef98.pdf
collection DOAJ
language fas
format Article
sources DOAJ
author حسینقلی رستم زاد
spellingShingle حسینقلی رستم زاد
جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
Majallah-i Huqūqī-i Biyn/al-milalī-i
author_facet حسینقلی رستم زاد
author_sort حسینقلی رستم زاد
title جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
title_short جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
title_full جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
title_fullStr جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
title_full_unstemmed جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
title_sort جامعه بین‌المللی و تعهدات بین‌المللی erga omnes
publisher CILA
series Majallah-i Huqūqī-i Biyn/al-milalī-i
issn 2251-614X
2251-614X
publishDate 2005-01-01
description یک واقعیت قابل توجه در حقوق بین‌الملل که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد آن است که دولتها همواره الزامات آن را داوطلبانه رعایت می‌کنند، واقعیتی که دلالت بر قانونمندی سیستم بین‌المللی و وجود جامعه حقوقی بین‌المللی دارد. تعهدات بین‌المللی “erga omnes”، از جمله تعهدات ناشی از اصول مربوط به حقوق بنیادین شخص انسان، تعهدات جامعه نامیده می‌شوند که نه فقط رضایت قراردادی دولتها، بلکه واقعیت عضویت در جامعه بین‌المللی مستلزم رعایت آنها بوده، و رضایت دولتها امری مسلّم فرض می‌شود. از این روست که دیوان بین‌المللی دادگستری در نظر مشورتی خود راجع به کنوانسیون منع ژنوساید تأکید نموده است اصولی که شالوده کنوانسیون هستند «حتی بدون هر‌گونه تعهد قراردادی» بر دولتها الزام‌آور هستند. لذا، همانطوری‌که قاضی تاناکا در نظر مخالف خود در قضایای آفریقای جنوب غربی، مرحله دوم (1966) مطرح نمود: حقوق بشر از مفهوم شخص انسان ناشی می‌شود. دولتها حقوق بشر را ایجاد نمی‌‌کنند، بلکه فقط وجود آن را تأیید می‌کنند. بنابراین، حقوق بشر مستقل از اراده دولتها وجود دارد. نتیجه آن‌که، گرچه دولتهایی این اصل «حمایت از حقوق بشر» را به رسمیت نمی‌‌شناسند، یا حتی وجود آن را انکار می‌کنند اما با این حال تابع آن هستند. جنگ جهانی دوم خیانت گسترده دولتها به جان و آزادیهای انسان، از جمله شهروندان خودشان را به نمایش گذاشت و بدین لحاظ، درک بهتری را از ارتباط لاینفک بین حمایت بین‌المللی از حقوق بشر و حفاظت صلح جهانی پدید‌آورد. مجموعه قوانین حقوق بشریِ پس از جنگ که به تصویب داوطلبانه تعداد کثیری از دولتها رسید، حق افراد به تنها شدن (یعنی رهایی از قید تبعیت تحمیلی دولت، دین، قبیله، نژاد، فرهنگ و ...) را، در برابر حکومتها به رسمیت شناخته‌اند. از انواع شاخصهای استقلال فردی، آزادی اراده را افراد با بیشترین شور و شوق طلب نموده‌اند و مسلماً دولتها بیشترین مقاومت را در برابر آن نشان داده‌اند. اشاره‌ای که دیوان در رابطه با تعهدات بین‌المللی “erga omnes”به حقوق بنیادین فرد می‌کند حکایت از آن دارد که از نظر دیوان، جامعهبین‌المللی نهادی است سازمان نیافته، که جدای از دول تشکیل دهنده آن می‌باشد؛ این جامعه «در کل» بر پاره‌ای اصول بنیادین بنا نهاده شده است. این نتیجه‌ای است که می‌توان از رأی دیوان گرفت.
url http://www.cilamag.ir/article_17971_e0c2ac1f103a5c6bb1b679a023eaef98.pdf
work_keys_str_mv AT ḥsynqlyrstmzạd jạmʿhbynạlmllywtʿhdạtbynạlmllyergaomnes
_version_ 1726005064172044288