کارایی قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» در تفسیر قرآن کریم

آشنایی با قواعد علم اصول و به‌ویژه مباحث الفاظ آن، از بایسته‌های مفسّران قرآن کریم است. یکی از قواعدی که در این دانش ارزشمند، از آن نام برده شده قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» می‌باشد. در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیل محتوی انجام می‌شود، نویسنده بر آن است، افزون بر بیان...

Full description

Bibliographic Details
Main Authors: محمدرضا ستوده نیا, مهدی رجائی
Format: Article
Language:fas
Published: Payame Noor University 2015-03-01
Series:Pizhūhish/Nāmah-i Tafsīr va Zabān-i Qurān
Subjects:
Online Access:http://quran.journals.pnu.ac.ir/pdf_1639_3621a8b105bc3fa3deba65c04b06d32d.html
Description
Summary:آشنایی با قواعد علم اصول و به‌ویژه مباحث الفاظ آن، از بایسته‌های مفسّران قرآن کریم است. یکی از قواعدی که در این دانش ارزشمند، از آن نام برده شده قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» می‌باشد. در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیل محتوی انجام می‌شود، نویسنده بر آن است، افزون بر بیان مفهوم و بررسی میزان حجیت این قاعده نزد دانشمندان مسلمان، بایسته‌های مفسّران کلام وحی را در زمینه بکارگیری آن مشخص کرده و نشان دهد چگونه می‌توان از این قاعده برای ارائه تفسیرهای گویاتر بهره گرفت. به نظر می‌رسد در تفسیر آیاتی که در آنها حکم معلق بر وصف شده، در نظر داشتن این قاعده به کشف علّت حکم می‌انجامد. بکارگیری این دستور اصولی در فرآیند تفسیر، افزون بر دست یابی به فهم ژرف‌تری از کتاب آسمانی، در مواردی به حل مشکلات کلامی و فقهی نیز کمک می‌کند.
ISSN:2322-3804
2538-614X