مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس

مفهوم فضا از آغاز فلسفه و تفکر انتزاعی در یونان باستان همواره درون‌مایه و موضوعی بنیادین بوده و به دلیل تغییر و تحولات فرهنگی‌ـ‌تاریخیِ فضامندی در طول تاریخ معرفت در معرض تغییرات اساسی قرار گرفته است. در آغاز فلسفه‌ورزی، سوالی متافیزیکی درباره سرآغاز یا علت نخستین (آرخه) همه چیزها وجود داشته که مفهو...

Full description

Bibliographic Details
Main Authors: احسان مروجی, پرویز ضیاء شهابی, مالک حسینی
Format: Article
Language:English
Published: University of Tabriz 2021-04-01
Series:Philosophical Investigations
Subjects:
Online Access:https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_11421_25fa938942c5a846b3290d6a8defe415.pdf
id doaj-5df4a8ec83dc4e8cb306511cb3c5bc2a
record_format Article
spelling doaj-5df4a8ec83dc4e8cb306511cb3c5bc2a2021-06-07T04:41:06ZengUniversity of TabrizPhilosophical Investigations2251-79602423-44192021-04-01153436338010.22034/jpiut.2020.41348.265511421مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتساحسان مروجی0پرویز ضیاء شهابی1مالک حسینی2دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.استادیار گروه فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایراناستادیار گروه فلسفه،دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.مفهوم فضا از آغاز فلسفه و تفکر انتزاعی در یونان باستان همواره درون‌مایه و موضوعی بنیادین بوده و به دلیل تغییر و تحولات فرهنگی‌ـ‌تاریخیِ فضامندی در طول تاریخ معرفت در معرض تغییرات اساسی قرار گرفته است. در آغاز فلسفه‌ورزی، سوالی متافیزیکی درباره سرآغاز یا علت نخستین (آرخه) همه چیزها وجود داشته که مفهوم فضا به سان مفهومی بنیادین، پاسخی برای آن به شمار می‌آید. خطوط اصلی مباحث فلسفی در یونان باستان که در فلسفه افلاطون و ارسطو جریان داشته، در چهارچوب هندسه اقلیدس و جهان‌بینی بطلمیوسی اندیشیده شده است. در دوران جدید دکارت، لایبنیتس و کانت سعی کرده‌اند فضا را به لحاظ مفهومی تحت تاثیر چرخش کوپرنیکی و فیزیک نیوتنی قرار دهند. سرانجام، تصاویر فضایی در پی طرح مسائل فیزیولوژیک به‌واسطه هندسه نااقلیدسی و به‌ویژه از طریق پدیدارشناسی به چالش کشیده می‌شود. از اینجاست که بازشدن پای مفاهیم پدیدارشناسانه در فلسفه و رشته‌های دیگر که مدار آن‌ها بر مفهوم فضا است جالب توجه و علاقه پژوهندگان به مبانی پدیدارشناسی تواند بود. لذا وجهه همت در این مقاله شرح و بسط تحلیلی‌ـ‌توصیفی رای‌های سه پدیدارشناس صاحب نظر (ارنست کاسیرر، مارتین هایدگر و هرمان اشمیتس) است در باب فضا. این سه فیلسوف بنای نظریه خود را بر نقد شیوه تحصلی (پوزیتیویستی) گفتار از فضا نهاده‌اند. این شیوه که دکارت و نیوتن در پیش گرفته بودند در دوران اخیر به تمامیت می‌رسد. در این مقاله بر سر بحث از مبانی فلسفی فیلسوفان نام برده می‌رویم. بحث فضا را نزد هر یک از این سه فیلسوف از وجهه نظر به مفهومی کلیدی در سیستم فلسفی وی پیش می‌بریم. از همین روی نزد کاسیرر مفهوم فضاهای سمبلیک، نزد هایدگر مفهوم در‌ـ‌جهان‌ـ‌بودن و نزد اشمیتس مفهوم فضای بدون سطح و فضای تنانه را مدار بحث قرار می‌دهیم.https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_11421_25fa938942c5a846b3290d6a8defe415.pdfفضای اسطوره‌ایفضای ادراک حسیدرـ‌جهان‌ـ‌بودنفضای بدون سطحفضای تنانه
collection DOAJ
language English
format Article
sources DOAJ
author احسان مروجی
پرویز ضیاء شهابی
مالک حسینی
spellingShingle احسان مروجی
پرویز ضیاء شهابی
مالک حسینی
مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
Philosophical Investigations
فضای اسطوره‌ای
فضای ادراک حسی
درـ‌جهان‌ـ‌بودن
فضای بدون سطح
فضای تنانه
author_facet احسان مروجی
پرویز ضیاء شهابی
مالک حسینی
author_sort احسان مروجی
title مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
title_short مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
title_full مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
title_fullStr مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
title_full_unstemmed مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
title_sort مفهوم فضا در پدیدارشناسی کاسیرر، هایدگر و اشمیتس
publisher University of Tabriz
series Philosophical Investigations
issn 2251-7960
2423-4419
publishDate 2021-04-01
description مفهوم فضا از آغاز فلسفه و تفکر انتزاعی در یونان باستان همواره درون‌مایه و موضوعی بنیادین بوده و به دلیل تغییر و تحولات فرهنگی‌ـ‌تاریخیِ فضامندی در طول تاریخ معرفت در معرض تغییرات اساسی قرار گرفته است. در آغاز فلسفه‌ورزی، سوالی متافیزیکی درباره سرآغاز یا علت نخستین (آرخه) همه چیزها وجود داشته که مفهوم فضا به سان مفهومی بنیادین، پاسخی برای آن به شمار می‌آید. خطوط اصلی مباحث فلسفی در یونان باستان که در فلسفه افلاطون و ارسطو جریان داشته، در چهارچوب هندسه اقلیدس و جهان‌بینی بطلمیوسی اندیشیده شده است. در دوران جدید دکارت، لایبنیتس و کانت سعی کرده‌اند فضا را به لحاظ مفهومی تحت تاثیر چرخش کوپرنیکی و فیزیک نیوتنی قرار دهند. سرانجام، تصاویر فضایی در پی طرح مسائل فیزیولوژیک به‌واسطه هندسه نااقلیدسی و به‌ویژه از طریق پدیدارشناسی به چالش کشیده می‌شود. از اینجاست که بازشدن پای مفاهیم پدیدارشناسانه در فلسفه و رشته‌های دیگر که مدار آن‌ها بر مفهوم فضا است جالب توجه و علاقه پژوهندگان به مبانی پدیدارشناسی تواند بود. لذا وجهه همت در این مقاله شرح و بسط تحلیلی‌ـ‌توصیفی رای‌های سه پدیدارشناس صاحب نظر (ارنست کاسیرر، مارتین هایدگر و هرمان اشمیتس) است در باب فضا. این سه فیلسوف بنای نظریه خود را بر نقد شیوه تحصلی (پوزیتیویستی) گفتار از فضا نهاده‌اند. این شیوه که دکارت و نیوتن در پیش گرفته بودند در دوران اخیر به تمامیت می‌رسد. در این مقاله بر سر بحث از مبانی فلسفی فیلسوفان نام برده می‌رویم. بحث فضا را نزد هر یک از این سه فیلسوف از وجهه نظر به مفهومی کلیدی در سیستم فلسفی وی پیش می‌بریم. از همین روی نزد کاسیرر مفهوم فضاهای سمبلیک، نزد هایدگر مفهوم در‌ـ‌جهان‌ـ‌بودن و نزد اشمیتس مفهوم فضای بدون سطح و فضای تنانه را مدار بحث قرار می‌دهیم.
topic فضای اسطوره‌ای
فضای ادراک حسی
درـ‌جهان‌ـ‌بودن
فضای بدون سطح
فضای تنانه
url https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_11421_25fa938942c5a846b3290d6a8defe415.pdf
work_keys_str_mv AT ạḥsạnmrwjy mfhwmfḍạdrpdydạrsẖnạsyḵạsyrrhạydgrwạsẖmyts
AT prwyzḍyạʾsẖhạby mfhwmfḍạdrpdydạrsẖnạsyḵạsyrrhạydgrwạsẖmyts
AT mạlḵḥsyny mfhwmfḍạdrpdydạrsẖnạsyḵạsyrrhạydgrwạsẖmyts
_version_ 1721392977680531456