ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق

در پژوهش حاضر نگارنده کوشیده است از خاستگاهی منطقی، نسبت اخلاق، حقوق و منشور جهانی حقوق بشر را روشن نماید. گزاره‌های ارائه‌شده از جانب انسان‌ها، بر دو گونۀ کلی «توصیفی» و «تجویزی»اند. اصول منشور جهانی حقوق بشر از حوزۀ توصیف‌ها خارج‌اند؛ چون گزارشی از امر واقع به ما نمی‌دهند. پس ماهیتی تجویزی دارند....

Full description

Bibliographic Details
Format: Article
Language:fas
Published: University of Zanjan 2013-07-01
Series:Ta̓ammulāt-i Falsafī
Subjects:
Online Access:http://phm.znu.ac.ir/article_19553_6806b23d6687212206fb04d00838c1f8.pdf
id doaj-5d921717e9864403b4858fa6e8526c97
record_format Article
spelling doaj-5d921717e9864403b4858fa6e8526c972020-11-25T02:37:29ZfasUniversity of ZanjanTa̓ammulāt-i Falsafī2228-52532588-36152013-07-013109512519553ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاقدر پژوهش حاضر نگارنده کوشیده است از خاستگاهی منطقی، نسبت اخلاق، حقوق و منشور جهانی حقوق بشر را روشن نماید. گزاره‌های ارائه‌شده از جانب انسان‌ها، بر دو گونۀ کلی «توصیفی» و «تجویزی»اند. اصول منشور جهانی حقوق بشر از حوزۀ توصیف‌ها خارج‌اند؛ چون گزارشی از امر واقع به ما نمی‌دهند. پس ماهیتی تجویزی دارند. ریشه‌دارترین رشته‌های تجویزی، حقوق و اخلاق‌اند. پس اصول این اعلامیه ‌باید ذیل یکی از این دو دسته صورت‌بندی شوند. حقوق، درنهایت عبارتند از قراردادهایی که در چارچوب‌های زمانی و مکانی محصورند؛ این در حالی است که واضعین اعلامیۀ حقوق بشر، به این گونه چارچوب‌ها معتقد نیستند. ضمن این‌که واضح است وجود زاویه‌هایی بین اعلامیۀ حقوق بشر و منظومه‌های حقوقی در کشورهای مختلف، ضمانت اجرای مواد منشور را زیر سوال خواهد برد. درنهایت اصول این اعلامیه، به‌ناچار باید ذیل حوزۀ اخلاق صورت‌بندی شوند. برای نمونه اخلاق کانتی یا اصول سودانگارانه، می‌توانند مساعدترین بسترها را جهت اصول حقوق بشر مهیا سازند. البته روشن است که با چنین تحلیلی، ناگزیر هر نقدی بر مطلق بودن موازین اخلاقی، دامان حقوق بشر را نیز خواهد گرفت. هم‌چنین منشور جهانی حقوق بشر، دارای مجموعه‌ای از اصول است که به شکلی ساختاری، نمی‌توانند ذیل اخلاق بگنجند. از آن جمله اخلاق تکیه بر رابطۀ فرد با دیگران دارد، در حالی‌که اصول منشور جهانی حقوق بشر، توضیح‌دهند‌ۀ رابطۀ دیگران با فرد هستند. به این ترتیب اصول منشور جهانی حقوق بشر، نه خاستگاهی در گزاره‌های توصیفی دارد و نه ذیل حقوق و اخلاق می‌گنجد. لذا با پارادوکسی مواجه است که باید نخست به حل آن پرداخت. به هر روی روشن است که در شرایط فعلی، پارادوکس مزبور، اعتبار منشور جهانی حقوق بشر را متزلزل می‌سازد.http://phm.znu.ac.ir/article_19553_6806b23d6687212206fb04d00838c1f8.pdfاخلاقحقوقحقوق بشرگزاره‌های تجویزیگزاره‌های توصیفی
collection DOAJ
language fas
format Article
sources DOAJ
title ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
spellingShingle ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
Ta̓ammulāt-i Falsafī
اخلاق
حقوق
حقوق بشر
گزاره‌های تجویزی
گزاره‌های توصیفی
title_short ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
title_full ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
title_fullStr ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
title_full_unstemmed ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
title_sort ارزیابی منطقی جایگاه اصول اعلامیۀ حقوق بشر در حقوق و اخلاق
publisher University of Zanjan
series Ta̓ammulāt-i Falsafī
issn 2228-5253
2588-3615
publishDate 2013-07-01
description در پژوهش حاضر نگارنده کوشیده است از خاستگاهی منطقی، نسبت اخلاق، حقوق و منشور جهانی حقوق بشر را روشن نماید. گزاره‌های ارائه‌شده از جانب انسان‌ها، بر دو گونۀ کلی «توصیفی» و «تجویزی»اند. اصول منشور جهانی حقوق بشر از حوزۀ توصیف‌ها خارج‌اند؛ چون گزارشی از امر واقع به ما نمی‌دهند. پس ماهیتی تجویزی دارند. ریشه‌دارترین رشته‌های تجویزی، حقوق و اخلاق‌اند. پس اصول این اعلامیه ‌باید ذیل یکی از این دو دسته صورت‌بندی شوند. حقوق، درنهایت عبارتند از قراردادهایی که در چارچوب‌های زمانی و مکانی محصورند؛ این در حالی است که واضعین اعلامیۀ حقوق بشر، به این گونه چارچوب‌ها معتقد نیستند. ضمن این‌که واضح است وجود زاویه‌هایی بین اعلامیۀ حقوق بشر و منظومه‌های حقوقی در کشورهای مختلف، ضمانت اجرای مواد منشور را زیر سوال خواهد برد. درنهایت اصول این اعلامیه، به‌ناچار باید ذیل حوزۀ اخلاق صورت‌بندی شوند. برای نمونه اخلاق کانتی یا اصول سودانگارانه، می‌توانند مساعدترین بسترها را جهت اصول حقوق بشر مهیا سازند. البته روشن است که با چنین تحلیلی، ناگزیر هر نقدی بر مطلق بودن موازین اخلاقی، دامان حقوق بشر را نیز خواهد گرفت. هم‌چنین منشور جهانی حقوق بشر، دارای مجموعه‌ای از اصول است که به شکلی ساختاری، نمی‌توانند ذیل اخلاق بگنجند. از آن جمله اخلاق تکیه بر رابطۀ فرد با دیگران دارد، در حالی‌که اصول منشور جهانی حقوق بشر، توضیح‌دهند‌ۀ رابطۀ دیگران با فرد هستند. به این ترتیب اصول منشور جهانی حقوق بشر، نه خاستگاهی در گزاره‌های توصیفی دارد و نه ذیل حقوق و اخلاق می‌گنجد. لذا با پارادوکسی مواجه است که باید نخست به حل آن پرداخت. به هر روی روشن است که در شرایط فعلی، پارادوکس مزبور، اعتبار منشور جهانی حقوق بشر را متزلزل می‌سازد.
topic اخلاق
حقوق
حقوق بشر
گزاره‌های تجویزی
گزاره‌های توصیفی
url http://phm.znu.ac.ir/article_19553_6806b23d6687212206fb04d00838c1f8.pdf
_version_ 1724795321315229696