ارتباط زبان و معنا در سنت فلسفهی تحلیلی: با تأکید بر آراء ویتگنشتاین
یکی از مشخصة های مهم فلسفة تحلیلی عبارت است از عطف توجه به زبان و کوشش برای استخراج معانی و ظرایف نهفته در پس آن، به منظور حل و یا منحل کردن مسائل فلسفی. هر سه پایهگذاران فلسفه تحلیلی، یعنی فرگه، راسل و مور، هر کدام به شیوة خود این راه را پیمودهاند. ویتگنشتاین به عنوان وراث هر سه فیلسوف، در باب را...
Main Authors: | , , , |
---|---|
Format: | Article |
Language: | English |
Published: |
University of Tabriz
2015-06-01
|
Series: | Philosophical Investigations |
Subjects: | |
Online Access: | http://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_3720_ce9f452ab7741a26428400be6d098394.pdf |
Summary: | یکی از مشخصة های مهم فلسفة تحلیلی عبارت است از عطف توجه به زبان و کوشش برای استخراج معانی و ظرایف نهفته در پس آن، به منظور حل و یا منحل کردن مسائل فلسفی. هر سه پایهگذاران فلسفه تحلیلی، یعنی فرگه، راسل و مور، هر کدام به شیوة خود این راه را پیمودهاند. ویتگنشتاین به عنوان وراث هر سه فیلسوف، در باب رابطة میان زبان و معنا، در عین اینکه وامدار گذشتگان خویش است، ولی وجوه افتراقی نیز با آنان دارد. در این مقاله ابتدا به اختصار اساس نظر سه فیلسوف تأثیرگذار بر ویتگنشتاین در باب رابطه زبان و معنا بیان شده، سپس نشان داده میشود که وی در مواردی نظیر نظریه تصویری زبان، اتمیسم منطقی و تمایل به زبان روزمره، وامدار اسلاف خویش است. اما در عین حال مؤلفههای مهمی از اندیشة او، نظیر فرض معنایی خاص برای حالات امور، نگرش انتقادی خاص نسبت به متافیزیک و دفاع از زبان روزمره، متفاوت با دیگران میباشد. |
---|---|
ISSN: | 2251-7960 2423-4419 |